تقدیم به مــرضیه عـــزیزم مذهبی |
|||
برچسب:, :: 18:19 :: نويسنده : آیت
از خداوند خواستم از خداوند خواستم درد را از من بگیرد
خداوند گفت نه.
وظیفه ی من نیست دردت را از بین ببرم،تو خودت باید دردها را رها کنی.
از خداوند خواستم فرزند معلول مرا شفا دهد
خداوند گفت نه.
روح فرزندت سالم است،جسم هم که موقتی است.
از خداوند خواستم به من بردباری عطا کند.
خداوند گفت نه
بردباری حاصل فرعی آزمایشات سخت است،اعطایی نیست،بلکه باید آن را بدست آوری.
از خداوند خواستم به من خوشبختی بدهد
خداوند گفت نه
خوشبختی در دستان خودتان است،من به شما برکت میدهم.
از خداوند خواستم رنج را از من بگیرد.
خداوند گفت نه
رنج شمارا از جاذبه های دنیایی دور میکند؛وبه من نزدیک میکند.
از خداوند خواستم روحم را تعالی بخشد.
خداوند گفت نه
شما باید خودتان رشد کنید و من به شما شکل میبخشم تا بارورشوید.
از خداوند خواستم همه ی چیزهایی را که موجب لذت بخش بودن زندگی میشود،به من بدهد
خداوند گفت نه
به شما زندگی میدهم تا از همه چیز لذت ببرید
از خداوند خواستم به من کمک کند دیگران را همان قدر دوست داشته باشم که او مرا دوست دارد.
خداوند گفت هان.....سرانجام سر عقل آمدی.
از خداوند خواستم دوستانی بفرستد.
او شما را فرستاد.
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||
|