تقدیم به مــرضیه عـــزیزم مذهبی |
|||
خدایا حفظ کن کسی را که دوستش دارم و یاورش باش در گرداب مشکلات و صدایش را بشنو وقتی تو را میخواند و خوشبختش کن بخاظر قلب پاکش...
ایستادن اجبار کوه بود و رفتن سرنوشت آب
عادت می کنیم : خداوندا... خداوندا تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را مبادا گم کنم اهداف زیبا را مبادا جا بمانم از قطار موهبتهایت مرا تنها تو نگذاری که من تنهاترین تنهام؛ انسانم خدا گوید : تو ای زیباتر از خورشید زیبایم تو ای والاترین مهمان دنیایم تو ای انســــان ! بدان همواره آغوش من باز است شروع کن ... یک قدم با تو تمام گامهای مانده اش با من... برچسب:, :: 19:56 :: نويسنده : آیت
دَرْ زُلْفِ چونْ کَمَنْدَشْ اِیْ دِلْ مَپیچْ کانْجا سَرْها بُریدِهْ بینیْ بی جُرم و بی جِنایَتْ... برچسب:, :: 19:55 :: نويسنده : آیت
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت چشمت به غمزه ما را خون خورد و میپسندی جانا روا نباشد خون ریز را حمایت در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود از گوشهای برون آی ای کوکب هدایت از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود زنهار از این بیابان وین راه بینهایت ای آفتاب خوبان میجوشد اندرونم یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت این راه را نهایت صورت کجا توان بست کش صد هزار منزل بیش است در بدایت هر چند بردی آبم روی از درت نتابم جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||
|