قطره
 
تقدیم به مــرضیه عـــزیزم
مذهبی
 
 
برچسب:, :: 17:11 ::  نويسنده : آیت

                                         قطره دلش دریا می خواست

خیلی وقت بود که به خدا گفته بود.


هر بار خدا می گفت:از قطره تا دریا راهی ست طولانی.

راهی از رنج و عشق و صبوری.هر قطره را لیاقت دریا نیست.

قطره عبور کرد وگذشت.قطره پشت سر گذاشت.

قطره ایستاد و منجمد شد.قطره روان شد و راه افتاد.

قطره از دست داد و به آسمان رفت.و هر بار چیزی از رنج

و عشق و صبوری آموخت.

تا روزی که خدا گفت:امروز روز توست. روز دریا شدن .

خدا قطره را به دریا رساند.

قطره طعم دریا را چشید . طعم دریا شدن را. اما...

روزی قطره به خدا گفت:از دریا بزرگتر هم هست؟

خدا گفت: هست.

 قطره گفت:پس من ان را میخواهم.بزرگترین را.بی نهایت را.

خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت

و گفت:این جا بی نهایت است.

آدم عاشق بود. دنبال کلمه ای می گشت تا عشق

را توی آن بریزد. اما هیچ کلمه ای توان سنگینی عشق را نداشت.

آدم همه ی عشقش را تو ی یک قطره ریخت.

قطره از قلب عاشق عبور کرد.

و وقتی قطره از چشم عاشق چکید

خدا گفت:

حالا تو بی نهایتی

زیرا که عکس من در اشک عاشق است...


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سلام و آدرس m-f20.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 59
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



كد ماوس