تقدیم به مــرضیه عـــزیزم مذهبی |
|||
بارالها...
از كوي تو بيرون نشود پاي خيالم
نكند فرق به حالم
چه براني،چه بخواني
... چه به اوجم برساني
چه به خاكم بكشاني
... نه من آنم كه برنجم
نه تو آني كه براني..
نه من آنم كه ز فيض نگهت چشم بپوشم
نه تو آني كه گدا را ننوازي به نگاهي
در اگر باز نگردد...
نروم باز به جايي
پشت ديوار نشينم چو گدا بر سر راهي
كس به غير از تو نخواهم
چه بخواهي چه نخواهي
باز كن در كه جز اين خانه مرا نيست پناهي... نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||
|